کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

راه تو...

اگر عشق عظمت دریاهاست

تو کرانه های بی انتهای آنی


اگر عشق سربلندی کوه هاست

تو خنکای بلندای آنی


اگر عشق سبزه زاران جنگل هاست

تو نجوای برگ هایی


اگر عشق طراوت رودهاست

تو حرف های نیلوفرهایی


اگر عشق طلوع پر امید صبح است

تو بامدادان انتظار صبحی


اگر عشق محبت دو پرنده است

تو مهربانی نگاه پرنده ای


اگر عشق آسمانِ دشت هاست

میان دشت ها، تو شوق دنبال کردنی


اگر عشق نسیمی لای برگ هاست

میان برگ ها، تو خاطره ی نوازش کردنی


اگر عشق ستاره ای در شب است

در چشم های ستاره، تو شوق تماشا کردنی


اگر عشق رنگ های مبهم غروب است

در سکوت رنگ ها، تو لحظه در چشم نشستنی


اگر عشق روشنای باران است

بر سپیده دم بارانی، تو عطر چکیدن شبنمی


اگر عشق دو چشم مانده به راه است

میان کوچه های کودکی ام تو شوق رسیدنی


اگر عشق هوای صبح مزرعه هاست

میان گندم زارها تو حس دویدنی


اگر عشق ترانه ایست

تو سرور هر غزل ترانه ای


اگر عشق بهانه ایست

تو خود بهانه ای، بهانه ای...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد