کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

وقتی میای صدای پات از همه جاده‌ها میاد

انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد

تا وقتی که در وا میشه لحظه دیدن می‌رسه

هر چی که جاده‌س رو زمین به سینه من می‌رسه

آه

ای که تویی همه کسم بی تو می‌گیره نفسم

اگه تو رو داشته باشم به هر چی می‌خوام می‌رسم

به هر چی می‌خوام می‌رسم

وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم؟

گل‌های خواب‌آلوده رو واسه کی بیدار بکنم؟

دست کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه؟

مگه تن من می‌تونه بدون تو زنده باشه؟

ای که تویی همه کسم بی تو می‌گیره نفسم

اگه تو رو داشته باشم به هر چی می‌خوام می‌رسم

به هر چی می‌خوام می‌رسم

عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو

عمر دوباره منه دیدن و بوییدن تو

نه من تو رو واسه خودم نه از سر هوس می‌خوام

عمر دوباره منی تو رو واسه نفس می‌خوام

ای که تویی همه کسم بی تو می‌گیره نفسم

اگه تو رو داشته باشم به هر چی می‌خوام می‌رسم

به هر چی می‌خوام می‌رسم...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد