کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

شهرنشین آفتابی و من در دهکده ی شبانه ی خویش

در پی نشانی از خورشیدم...

ای تو آفتاب شهری که ندیده ام...


آرین


من برای تو مینویسم... فقط برای تو... عشق واژه ایست زندگی لحظه ایست تو اما ابدیت را ساختی... دریا پهنه ی گستره ایست دشت ها سرسپرده ی شقایق های ساده ایست من اما وسعت بی کران تو را دیده ام... جوی ها میگذرند رودها مسیرشان عوض میشود تنها تو کنار پیچک نازک پنجره میمانی... خوب من... دوست میدارم تو را... فریاد میزنم دوست داشتنت را که این تنها چیزیست که می ماند... دختر خوب... دوست خوب من... آدم همیشه باید یک تو داشته باشد خوب من...