سبز منم که میزنم رنگ به برگ و بارِ تو
روز منم که میخزم باز به سایهسار تو
یار منم که میبرم حافظهی دیار را
دوست منم قدم قدم دور اما کنارِ تو
ناب منم که میخرم تلخترین شراب تو
آب منم که میروم تا تهِ خوابزار تو
داغ که نه باغ توام، لالهی زخمگاهِ من
مست منم که میچکم از سر آبشار تو
اوج منم، غزل منم، موج به اندازهی تو
باد منم به نرمی حریر تیغدار تو
شور منم به ساز تو، تلختر از نماز تو
راز منم بستهی تو، سبزترین بهار تو
شهیار قنبری