کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

باغ ما پرچین داره ، میوه شیرین داره

گل و چشمه و آهو ، لاله و نسرین داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

پرچینش صد فرسنگه ، ابرش هزارون رنگه

هم بارون نم نمش ، هم توفانش قشنگه

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

باغ ما بارون داره ، باد گل افشون داره

سهند قدبلندش ، چشم زرافشون داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

پر از سرو بلنده ، یال اسبش کمنده

هشتی داره باغ ما ، ایوونش دماونده

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

باغ ما گلشن داره ، سایه و روشن داره

خاره سنگ البرزش ، صد جور آویشن داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

سه گله ش برف و بارون ، یه گله ش آتیشبارون

کویرش خار و شوره س ، گیلانش شالی کارون

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

باغ ما قصه داره ، درخت پسه داره

رو شاخ پسه ش مرغی ، بال شیکسه داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

چمنزارش چین چینه ، پر از خال و نگینه

رو هر نگین و خالش ، یه شاپرک می شینه

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

باغ ما کلون داره ، نگین و نشون داره

دروازه ش بازه، اما ، شیر نگهبون داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

مهرگان و نوروزش ، بی رنگ و کم سو نشن

پلنگای شاهنومه ش ، بزهای ترسو نشن

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

باغ ما شبنم داره ، برگ گلش خم داره

شمشیرش تن فولاد ، دل ابریشم داره

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

مردمش بی دل نشن ، گمنام و بی گل نشن

خوشه های شیرینش ، بوته فلفل نشن

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

گنجیشک این باغم من ، پلنگ این باغم من

شوره زاره یا گلزار ، عاشق این باغم من

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

تو طلا و تو خشتم ، آتیشزار و بهشتم

رو سینه دروازه ت ، با خنجرم نوشتم:

فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد