اگه آفتاب تو چشات خونه کنه
می تونه خورشیدو دیوونه کنه
می تونه خورشیدو دیوونه کنه
می تونه تو آیینه چشمای تو
گل شب بو موهاشو شونه کنه
می تونه می تونه آب بشه تو نگاه تو
دلِ سنگ هر چی غصه و غمه
لحظه هام ارزونی چشمای تو
از نگات هر چی بگم بازم کمه
من و بارون، تو و آفتاب شب و ابر
توی راه زندگی هم سفریم
نکنه اسیر تنهایی بشیم
آسمونیا رو از یاد ببریم
اگه آفتاب تو چشات خونه کنه
می تونه خورشیدو دیوونه کنه
می تونه خورشیدو دیوونه کنه...