کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

ای عشق رفته بر باد 

اما نرفته از یاد 

فریاد، از تو فریاد 

از تو چه مونده باقی؟ 

از من چه مونده بر جا؟


از تو چه مونده باقی؟ 

یک روسری توری 

یک سینه‌ریز نقره 

یک سفره‌ی قلمکار 

از من چه مونده بر جا؟ 

یک سایه کنج دیوار 

یک پوستین کهنه، 

افتاده بی خریدار 


می‌گم هنوز و هر روز 

یادش بخیر دیروز

از تو چه مونده باقی؟ 

یک نیمتاج روسی 

از من چه مونده بر جا؟ 

یک عکس یادگاری 

از یک شب عروسی 


می‌گم هنوز و هر روز 

یادش بخیر دیروز

یادش بخیر دیروز

آن خانه‌ی قدیمی 

با سرو و با سپیدار 

آن خلوت صمیمی 

با شمع‌های بیدار 

با پرده‌های گلدار 


می‌گم هنوز و هر روز 

یادش بخیر دیروز!

از تو چه مونده باقی؟ 

یک قاب کهنه بر میز 

از من چه مونده بر جا؟ 

یک عمر رو به پاییز 


می‌گم هنوز و هر روز 

یادش بخیر دیروز!

ای عشق رفته بر باد 

اما نرفته از یاد! 

مهرت همیشه در ماست 

یادت همیشه با ماست


علیرضا میبدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد