کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

اگر می توانستم مانند یک فرشته سخن بگویم

اما اگر هیچ عشقی نداشتم

مانند یک حلقه ی مسی بودم

اگر می توانستم پیغمبری کنم

و اگر هیچ عشقی نداشتم

هیچ نبودم

دلدادگی شکیباست

دلدادگی مهربان است

دلدادگی همه چیز را تاب می آورد

و همه چیز را می داند

عشق هیچگاه به پایان نمی رسد

پیغمبری به پایان رسیده است

اگر همه ی زبان ها خاموش شوند

هیچ دانایی وجود نخواهد داشت

پیغمبری به پایان رسیده است

اگر همه ی زبان ها خاموش شوند 

و تنها ایمان، امید و عشق بمانند

بزرگترین این سه، عشق است...


در ستایش ارزشمندی دلدادگی و عشق در دنیایی حسی از ادراک ما، هنگامی که احساس برتر است

شعر: سکانس پایانی فیلم سه رنگ: آبی


لیلا کجاست که با عشق یک سایبان ببافد
یک سفره ی قلمکار با بوی نان ببافد
لیلای عشق بازآ یک آشیان بسازیم
با صد هزار فانوس یک کهکشان بسازیم
لیلا کجاست که با مو یک ریسمان ببافد
با ریسمان باران رنگین کمان ببافد...

علیرضا میبدی