کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

هنوز در سفرم...

"اتاق خلوت پاکی است

برای فکر ، چه ابعاد ساده ای دارد

دلم عجیب گرفته است.

خیال خواب ندارم"

کنار پنجره رفت

و روی صندلی نرم پارچه ای

نشست :

"هنوز در سفرم

خیال می کنم

در آب های جهان قایقی است

و من مسافر قایق هزار ها سال است

سرود زنده دریانوردهای کهن را

به گوش روزنه های فصول می خوانم

و پیش می رانم

مرا سفر به کجا می برد؟

کجا نشان قدم نا تمام خواهد ماند

و بند کفش به انگشت های نرم فراغت

گشوده خواهد شد؟

کجاست جای رسیدن ، و پهن کردن یک فرش

و بی خیال نشستن

و گوش دادن به

صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور ؟

 

و در کدام بهار

درنگ خواهد کرد

و سطح روح پر از برگ سبز خواهد شد؟

کجاست سمت حیات ؟

 

سهراب سپهری


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد