شعرها تو را میخوانند
با پرنده های صبح
عشق را به خانه ی ما بیاور
تو که از دریاچه ی نیلوفرین امید ات
انسان را رویاندی
بکش دست محبتت را بر تن زمین
صلح را به دنیا بیاور
تو که از تبار غریب احساسی
تو که آسمان سپید فام دلپاکی
دوباره بگشای آفتاب را
باید بوسید زخم های دنیا را
که عشق تنها معجزه است
شعرها تو را می خوانند
با پرنده های صبح
از آن سوی آبی آب ها
بیا و دوباره دنیا را به دنیا بیاور...
آرین