کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

کوچه مهربونی

زندگی چند واژه است از نوشتن و عشق و نوشتن...

من آن جام شرابم

انگور تویی و من همه آبم

شعری در بادم

من جاده های بی عبور تاریخم

تو گذر کن بر من

من همه ی درخت های جنگل ام

تو کلبه کن در من...


آرین


?Can love be measured by the hours in a day

I have no answers no

But this much i can say

I know ill need her till this love song burn away

...And she will be there


آفتاب مهربانی

سایه تو بر سر من

 

ای که در پای تو پیچید

ساقه ی نیلوفر من

 

با تو تنها با تو هستم

ای پناه خستگی ها


در هوایت دل گسستم

از همه دلبستگیها

 

در هوایت پر گشودن

باور بال و پر من باد

 

شعله ور از آتش غم

خرمن خاکستر من باد

 

ای بهار باور من

ای بهشت دیگر من

 

چون بنفشه بی تو بی تابم

بر سر زانو سر من


قیصر امین پور


وقتی بوی سیب می پیچد

بهشت از دهان تو آغاز می شود

در من زنی هبوط می کند

که هیچ گاه از تبعید بازنمی گردد

در من آواره ای ساکن می شود

و ساکنی آواره می شود...

 

یاسمن آرنگ


هرآنکه ملک جهان را به بوسه‌ای نفروخت

حدیث آدم و فردوس را کجا دانست

فدای نرگس شهلای نیم مست تو باد

هرآنچه عقل تهیدست، پر بها دانست


نادر نادرپور


شهرنشین آفتابی و من در دهکده ی شبانه ی خویش

در پی نشانی از خورشیدم...

ای تو آفتاب شهری که ندیده ام...


آرین


من برای تو مینویسم... فقط برای تو... عشق واژه ایست زندگی لحظه ایست تو اما ابدیت را ساختی... دریا پهنه ی گستره ایست دشت ها سرسپرده ی شقایق های ساده ایست من اما وسعت بی کران تو را دیده ام... جوی ها میگذرند رودها مسیرشان عوض میشود تنها تو کنار پیچک نازک پنجره میمانی... خوب من... دوست میدارم تو را... فریاد میزنم دوست داشتنت را که این تنها چیزیست که می ماند... دختر خوب... دوست خوب من... آدم همیشه باید یک تو داشته باشد خوب من...


تا جـــام مرا بشکست آن لولی شهر آشـوب

مــاندســــت خـــمار دل در حســرت میخـــانه

با درد گـران بـــاری مــی‌گــردم و مــی‌گـــردم

گرد حرم ساقـــــــــــــی دیــوانه چو پـــــروانه

خاموش اگر شمـــعـــم ویـــرانه وگر خـــــــانه

در سفره‌ی درویشیم اشک است به شکرانه

عشق ار که مدد باشد جان ار به سدد باشد

با جـــان سر پیمــــانم با دل سر پیمـــانـــــه

تا بشـــــکندم ساغـــــر پیداست نــــظر دارد

با عاشق شــــیـــدایـــش آن فتنه‌ی فتانـــــه  

گیـــســو چو بیــفشاند چون باد شوم شانـه

بوسم خم گیسویش دنــدانــه به دنــدانـــــه

گاهیست نــــهان سازم در سینه دل خود را

از حیــــلت نا اهــلان چون گنج به ویرانــــــه

 

عباس زرونده


نسیمی کز بن آن کاکل آیو

مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو

چو شو گیرم خیالش را در آغوش

سحر از بسترم بوی گل آیو

 

باباطاهر 

 

قربون عید نوروز

لاله و یاس و پونه

عید عزیز نوروز سنت عاشقونه

قربون نون گندم

گندم صد جوونه

سفره ما هنوزم عاشق بوی نونه...

 

لیلا کسری


در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست میدارم

آینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده

روشنی و شراب را

آسمان بلند و کمان گشاده ی پل

پرنده ها و قوس و قزح را به من بده

و راه آخرین را

در پرده ای که می زنی مکرر کن

در فراسوی مرزهای تن ام

تو را دوست می دارم

در آن دور دست بعید

که رسالت اندامها پایان میپذیرد

و شعله و شور تپش ها و خواهش ها

به تمامی

فرو می نشیند٬

و هر معنا قالب لفظ را وامیگذارد

چنان چون روحی

که جسد را در پایان سفر٬

تا به هجوم کرکس های پایانش وانهد

در فراسوهای عشق٬

تو را دوست میدارم

در فراسوهای پرده و رنگ

در فراسوهای پیکرهایمان

با من وعده ی دیداری بده...


الف. بامداد


ای ماه ببین که شب چه زیباست

یار آمده، یار آمده اینجاست

هنگامه‌ی عریانی دنیاست

هنگام ترنم و تماشاست

یک شاخه گل سرخ

یک جام شراب

یک آینه تن یار

ای ماه بتاب

یک پچ پچ آواز

یک شعر نیاز

یک زمزمه خواهش

یک وسوسه باز

ای ماه ببین که شب چه زیباست

یار آمده، یار آمده اینجاست

هنگامه‌ی عریانی دنیاست

هنگام ترنم و تماشاست

ای ماه بتاب امشب، ای ماه بتاب

تا پیکر دلدار و تا بستر عشق

فانوس بزرگ دلبرانه، ای ماه

از اول شب بتاب تا آخر عشق

ای ماه بتاب امشب، ای ماه بتاب

تا پیکر دلدار و تا بستر عشق

فانوس بزرگ دلبرانه، ای ماه

از اول شب بتاب تا آخر عشق

ای ماه ببین که شب چه زیباست

امشب همه‌ی جهان همین جاست

یار آمده، یار آمده اینجاست

هنگامه‌ی عریانی دنیاست

هنگام ترنم و تماشاست

یک شاخه گل سرخ

یک جام شراب

یک آینه تن یار

ای ماه بتاب...


+ دانلود آهنگ ماه ببین با صدای بیژن مرتضوی


همیشه دلم برای تو تنگ است دوست داشتنی من...


کدوم غروب نشونی داد

شب از کدوم جاده بیای

 

از عاشقای رهگذر

نشونیه منو بخوای

 

وقتی که حرف من نبود

کدوم صدا در تو نشست

 

کدوم ستاره پر کشید

تو چشمای تو نطفه بست

 

غریبه ای اما دلم

برای تو پر میزنه

 

برای پیدا کردنت

به هر شبی سر میزنه

 

ای غریبه خوش اومدی

به جشن ساده ی تنم

 

بیا که من به گریه هات

یه رنگ تازه میزنم...


تو را زنانه می خواهم...

زیرا تمدن زنانه است...

شعر زنانه است...

ساقه گندم،

شیشه عطر...

حتی پاریس زنانه است...

 

نزار قبانی


در حوالی صبح های مشرقی

آتشی برمیخیزد

آن جا که دست هایت

خورشید را به صبح رسانده است

و در چشم های برهنه ات

ترنم یک نگاه می نشیند

تا نانی گرم

مهربانی مشرق را زنده نگاه دارد...


آرین


کفش های کوچکت را دوست می دارم

آن ها هزاران فرسنگ را

برای من پیموده اند

همیشه همراه پاهایت

به من فکر کرده اند

و شب هنگام چون زوجی عاشق

کنار هم جفت شده خوابیده اند

تا صبحی دیگر

دوباره دوست های تو باشند

تا تو را به من برسانند

کفش های کوچک مهربان تو...


آرین


 برای خواب معصومانه ی عشق کمک کن بستری از گل بسازیم

برای کوچ شب هنگام وحشت کمک کن با تن هم پل بسازیم

 

کمک کن سایبونی از ترانه برای خواب ابریشم بسازیم

کمک کن با کلام عاشقانه برای زخم شب مرحم بسازیم

 

بذار قسمت کنیم تنهایی مونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن

 

تو رو می شناسم ای شب گرد عاشق تو با اسم شب من آشنایی

از اندوه تو چشم تو پیداست که از ایل و تبار عاشقایی

 

تو رو می شناسم ای سر در گریبون غریبگی نکن با هق هق من

تن شکسته تو بسپار به دست نوازش های دست عاشق من

 

بذار قسمت کنیم تنهایی مونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن

 

به دنبال کدوم حرف و کلامی سکوتت گفتن تمام حرفاست

تو رو از تپش قلبت شناختم تو قلبت قلب عاشق های دنیاست

 

تو با تن پوشی از گلبرگ و بوسه من و به جشن نور و آینه بردی

چرا از سایه های شب بترسم تو خورشید و به دست من سپردی

 

بذار قسمت کنیم تنهایی مونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن

 

کمک کن جاده های مه گرفته من مسافر و از تو نگیرن

کمک کن تا کبوتر های خسته روی یخ بستگی شاخه نمیرن

 

کمک کن از مسافر های عاشق سراغ مهربونی رو بگیریم

کمک کن تا برای هم بمونیم کمک کن تا برای هم بمیریم

 

بذار قسمت کنیم تنهایی مونو میون سفره ی شب تو با من

بذار بین من و تو دستای ما پلی باشه واسه از خود گذشتن...

 

ایرج جنتی عطایی

 

 دانلود آهنگ پل با صدای گوگوش


+ سپاسگزام از تو عزیزم(برای تو)


شعرها تو را میخوانند

با پرنده های صبح

عشق را به خانه ی ما بیاور

تو که از دریاچه ی نیلوفرین امید ات

انسان را رویاندی

بکش دست محبتت را بر تن زمین

صلح را به دنیا بیاور

تو که از تبار غریب احساسی

تو که آسمان سپید فام دلپاکی

دوباره بگشای آفتاب را

باید بوسید زخم های دنیا را

که عشق تنها معجزه است

شعرها تو را می خوانند

با پرنده های صبح

از آن سوی آبی آب ها

بیا و دوباره دنیا را به دنیا بیاور...


آرین


تا کـی به بزم شوق غمـت جـا کند کسی؟

خـون را بـجـای بــاده  بـه میـنـا کند کسی؟

 

ابـروت مـی بــرد  دل و  حـاشاست کـار  او

با کج حساب عشق،چه سودا کند کسی؟

 

تـا  مـــرغ  دل  پــریــد ،  گـرفتـار  دام  شـد

صیـاد کـی گذاشت کـه پــر  وا کند کسی؟

 

دنیـا  و  آخــرت  بــه  نگـاهـــی  فـروختــیم

سودا چنین خوشست که یکجـا کند کسی

 

ای شـاخ گل بـه هـر طرفـی میـل می کنی

ترسـم  دراز  دستـی  بــی جـــا کند کسی

 

نشکفـت غنـچه یی کـه بـه باد فنــا نـرفـت

در ایـن چـمن چگـونـه دلـی  وا کند کسی؟

 

عمـر عزیــز  خـود  منـما  صــرف  نـاکســان

حیـف از  طـلا کـه خــرج مطـلاّ کـند کسـی

 

دنـدان که در دهـن نبـود، خنـده بد نماست

دکـان  بـی مـتــاع،  چــــرا  وا  کند کسی؟

 

بر روضه های خُلد قدم می تـوان گــذاشت

(قصـاب)  اگـر  زیــارت دل هـــا  کند کسی

 

 

قصاب کاشانی


راه های درمان سرماخوردگی

با یک بالش اضافه در زیر سرتان بخوابید. رعایت این نکته باعث بهبودی احتقان مجاری بینی می‌شود ، اگر زاویه گردن و تنه بیش از حد تند شود با تغییر مکان بالش این زاویه را تنظیم کنید.

 

موز باعث بهبودی ناراحتی معده می‌شود که معمولا در سرماخوردگی به وجود می‌آید.مصرف فلفل دلمه‌ای هم به دلیل داشتن ویتامین C، توصیه می‌شود. همینطور هویج که دارای بتاکاروتن زیادی است.از خوردن پرتقال و لیمو شیرین هم که حتما می‌دانید نباید غافل شوید.

ممکن است در این دوران و با توجه به بعضی باورها از غذاهای تند پرهیز کنید اما جالب است بدانید که فلفل تند باعث باز شدن سینوسها و رقیق شدن ترشحات ریه‌ها می‌شود و خردل هم ترشحات مجاری تنفسی را رقیق می‌کند.

از قدیم خوردن پیاز در سرماخوردگی توصیه می‌شد. به دلیل اینکه دارای مواد شیمیائی دارد که برای بهبود برونشیت و سایر عفونت‌ها مفید است .برای استفاده از خواص پیاز می‌توانید سوپ آن را هم بخورید.

چای سبز و سیاه هم دارای کاتچین است که آنتی بیوتیک طبیعی دارد .

خوردن مخلوطی از یک قاشق غذا خوری عسل و آب یک نیمه لیموترش تازه در یک لیوان آب گرم، در سرماخوردگی بسیار توصیه می‌شود. این شربت حساسیت سینه را تسکین می‌دهد و دارای قدرت ضدعفونی کنندگی بالایی است.

اگر سرمای زمستان به بدن شما غلبه کرده است، مجبور نیستید برای خلاص شدن تا گرمای تابستان منتظر بمانید. گیاهان و ادویه‌جات رایجی که در کابینت موجودند می‌توانند به شما کمک کنند، همانطور که می‌توانند کیفیت و کمیت عمر شما را افزایش دهند. ادویه هایی مانند هل، دارچین، زنجبیل، زردچوبه، فلفل قرمز و سیر میتوانند بسیار مفید باشند.

منبع: healthmag.ir

 

عشق باران منه

مثل بهاران منه

گاهی داغ و سینه سوز

گاهی زمستان منه...


میبینی معجزه ی خدا رو

دل ما یکیه

مث آسمون آبی

همیشه درگیر همدلیه

من دونستم

عشق همیشه معجزس

خدا برای من گفت

این بهترین هدیه ست...


آرین


پاییز دوباره دفتر احساس را می گشاید

من به ادامه ی جاده ها می نگرم

به ادامه ی ادامه ی درخت ها

جنگل ها

رودها

برگی در دست هایم می نشیند

شبنمی بر پنجره ی من میلغزد

سکوتی در شعرم میپیچد

اکنون دانستم راز این روزها را

برای همیشه از برگ ها خواهم گفت...


آرین


ای چشم توام پیمانه، همسنگ دوصد خمخانه

همه شور عشق و مستی‌ام از یک نگاه تو

 

از هر دو جهان بیگانه، شد خانه‌ی دل میخانه

چو تویی کنارم، غم ندارم، در پناه تو

با تو دنیا، باغ رویا

 

در چشم تو صد میکده مِی می‌بینم

سرمستی دل با نگهی می‌جویم

در آینه جز نقش تو کِی می بینم

کِی جز ره مهر تو رهی می‌پویم

 

ای چشم توام پیمانه، همسنگ دوصد خمخانه

همه شور عشق و مستی‌ام از یک نگاه تو

با تو دنیا، باغ رویا

 

عشق تو پناهم، غیر از تو نخواهم

ای راحت جان من، شوق دو جهان من

با تو بود دنیا، باغ رویا

 

بی تو همه دردم، چون آتش سردم

ای مایه‌ی جوش من، ای از تو خروش من

با تو بود دنیا، باغ رویا

 

ای شوق مستی من از تو، با من تنها تو بمان

راز دل قصه‌ی غم بشنو، سوز جان را بنشان

 

ای شور هستی من از تو، با من تنها تو بمان

راز دل از سخنم بشنو، سوز جان را بنشان

 

ای چشم توام پیمانه، همسنگ دوصد خمخانه

همه شور عشق و مستی‌ام از یک نگاه تو

 

از هر دو جهان بیگانه، شد خانه‌ی دل میخانه

چو تویی کنارم، غم ندارم، در پناه تو

با تو دنیا، باغ رویا...

 

شاعر: لعبت والا

آهنگ زیبای باغ رویا با صدای پریسا

+ دانلود آهنگ