-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 بهمن 1393 09:56
همه می پرسند : چیست در زمزمه ی مبهم آب؟ چیست در همهمه ی دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند، که تو را می برد اینگونه به ژرفای خیال؟ چیست در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست در کوشش بی حاصل موج؟ چیست در خنده ی جام؟ که تو چندین ساعت، مات و مبهوت به آن می نگری؟ ! - نه به ابر، نه به آب، نه به برگ، نه به این...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 بهمن 1393 15:53
زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود با بنفشه ها نشسته ام سالهای سال صیحهای زود! در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیس شان به دست باد چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم می ترواد از سکوت دلپذیرشان بهترین ترانه بهترین سرود ! مخمل نگاه این بنفشه ها می برد مرا سبک تر از...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 بهمن 1393 16:38
کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم ... بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم بیا زودتر چیزها را ببینیم ببین عقربکهای فواره در صفحه ی ساعت حوض زمان را به گردی بدل می کنند بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی ام بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را... سهراب سپهری
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 بهمن 1393 01:19
دلم کسی رو نمیخواد فقط به خاطر تو غرور من رفته به باد فقط به خاطر تو یه روز میام به جستجوت فقط به خاطر تو عشقو می ذارم پیش روت فقط به خاطر تو دنیا رو عاشق می کنم فقط به خاطر تو غرق شقایق می کنم فقط به خاطر تو من شهر عشقو می گذرم تو رو تا قصه می برم دل رو به جاده می سپرم ستاره ها رو می شمرم فقط به خاطر تو برای عشقت جون...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 دی 1393 18:37
کاشکی که یار من بشی تو روزگار من بشی سکه ماه من بشی کاشکی تو شاه من بشی دلم میخواد به چشم تو عزیز و دردونه بشم یه روز بیاد تو قلب تو نگین یکدونه بشم به دور تو ای گل من کاشکی یه پروانه بشم باتو به قصه ها برم با تو یه افسانه بشم مجنون بشو لیلی منم سرگشته وکولی منم عاشق دیوونه منم سر به بیابون میزنم کاشکی که یار من بشی...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 21 دی 1393 09:59
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شبرو است او، از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 دی 1393 21:04
باید بوی عشق را در تن خیس خاک جست و عشق تکرار رویش سبز من است و همیشه ماندن از خاک شبنم زده از بیشه بیداری و سحر من از امتداد راه عشق، خطوط مهر میکشد؛ خطوطی به آسمان تو و من تو را میخوانم ای سکوت ترانه ها ای هوای نفس ها ای غزلخوان من، ریشه های درخت در خاک های پر طراوت جوانه میزنند و ریشه های من در انگشت های مهربان تو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 دی 1393 22:09
بیا بنویسیم روی خاک، رو درخت ، رو پر پرنده ، رو ابرا بیا بنویسیم روی برگ ، روی آب ، توی دفتر موج ، رو دریا بیا بنویسیم که خدا، ته قلب آینه س مث شور فریاد یا نفس ، تو حصار سینه س با همیشه موندن وقتی که هیچی موندنی نیست اوج هر صدای عاشقه که شکستنی نیست با صدام میام همه جا تو رو می نویسم روی آینه ی گریه هام ، گونه های...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 دی 1393 21:04
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم دیده سیر است مرا جان دلیر است مرا گفت که دیوانه نهای لایق این خانه نهای گفت که سرمست نهای رو که از این دست نهای گفت که تو کشته نهای در طرب آغشته نهای گفت که تو زیرککی مست خیالی و شکی گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی گفت که شیخی و سری پیش رو و راهبری گفت که با بال و پری من پر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 دی 1393 10:30
درمان هایی برای تقویت بدن و از بین بردن عفونت گلو: سعی کنید در سبد غذایی خود مقدار قابل ملاحظه ای سیر و پیاز بکار ببرید. دم کرده چای ریشه گل ختمی و ریشه گل ماهور هم مفید است و اگر به آن عسل هم اضافه کنید، گلو بسیار آرام تر می شود. غرغره کردن آب نمک گلو درد را کمی تسکین می دهد. 5/1 قاشق مربا خوری نمک را در یک لیتر آب...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 7 دی 1393 00:11
دوست داشنن یک هستی ست یک نفس تازگیست انار شب یلداست و دوست داشتن یک افتخار است که باید با صدای بلند در کوچه های کودکی فریادش زد...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 4 دی 1393 23:00
باغ ما پرچین داره ، میوه شیرین داره گل و چشمه و آهو ، لاله و نسرین داره فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه پرچینش صد فرسنگه ، ابرش هزارون رنگه هم بارون نم نمش ، هم توفانش قشنگه فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه باغ ما بارون داره ، باد گل افشون داره سهند قدبلندش ، چشم زرافشون داره فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 دی 1393 22:39
دشت های سبز اندکی از لبخند تو را دارند و جنگل ها کمی دیگر از آن را برایم لبخندکی بزن نارنجم تا سبز شوم بشکفم من همه ی جنگل شوم نارنجم لبخندهایت را برای یاس بشمار میخواهم درخت اقاقی شوم تا اقاقی یک نگاه فاصله است و من سبزه زارم...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 30 آذر 1393 18:47
میان پنجره های شهر پاییز یلدا سرود جاودانگی کوچه انار است آنجا که برگ های زرد لحظه لحظه ی مهربانی اند و محبت مهمان یگانه دلهاست...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 آذر 1393 21:21
دست هایم آرزوی بلند سپیدار را بر نقطه چین دفتر دلتنگی ثبت میکند تا روزی دوباره شاخه های بلند امید، آن شاخه های سپید بر روزنه های آبی چشم گشایند و این امتداد عشق است که خودکار آبی ام آسمان را رنگ میکند...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 آذر 1393 22:27
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی بوی تند ماهی دودی وسط سفره ی نو بوی یاس جانماز ترمه ی مادربزرگ با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم شادی شکستن قلک پول وحشت کم شدن سکه ی عیدی از شمردن زیاد بوی اسکناس تا نخورده ی لای کتاب با اینا زمستونو سر میکنم با اینا خستگیمو در میکنم فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه شوق...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 آذر 1393 16:32
تا در طلب گوهر کانی کانی تا در هوس لقمهٔ نانی نانی این نکتهٔ رمز اگر بدانی دانی هر چیز که در جستن آنی آنی... مولانا
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 آذر 1393 22:52
تاملی در رویای رمانتیسم... از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته خردگرا و احساسات یعنی والاترینها و زیباییها تقسیم میشود. بنیان رمانتیسم با ایدهآلیسم نزدیکی دارد و هنرمند رمانتیک زندگی و اجتماع را زاییدهٔ اندیشه میداند و دگرگونی جامعه انسانی را وابسته به دگرگونی اندیشه بشری میداند... می توان با اصول رمانتیسم به...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 آذر 1393 22:57
برای تو برای یک لحظه برای یک لبخند برای همین لحظه که زندگیست همه آسمان را برمی دارم و در مشتت میگذارم مهربان من مشتت را باز کن تا دست هایمان آبی شود...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 آذر 1393 21:13
عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی تو کجا؟ کوچه کجا؟ پنجره ی باز کجا؟ من کجا؟ عشق کجا؟ طاقتِ آغاز کجا؟ تو به لبخند و نگاهی منِ دلداده به آهی بنشستیم تو در قلب و منِ خسته به چاهی گُنه از کیست؟ از آن پنجره ی باز؟ از آن لحظه ی آغاز؟ از آن چشمِ گنه کار؟ از آن لحظه ی دیدار؟ کاش...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 آذر 1393 21:13
من نوشتم از راست تو نوشتی از چپ وسط سطر رسیدیم به هم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 آذر 1393 09:34
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 آبان 1393 21:08
گلاب میخوام که بو کنم هوارو شستشو کنم شراب میخوام وضو کنم خدا رو آرزو کنم ستاره سحر میاد یاسمن از سفر میاد آبی بروی گل بزن به هر ستاره زل بزن ! به هر ترانه پل بزن ! نقاره و دهل بزن ! ستاره سحر میاد یاسمن از سفر میاد شمیم گلزارو بیار ! لاله تبدارو بیار عطر علفزارو بیار نافه تاتارو بیار طبله عطارو بیار چتر سپیدارو بیار...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 آبان 1393 00:03
به سوی تو به شوق روی تو به طرف کوی تو سپیده دم آیم مگر تو را جویم بگو کجایی نشان تو گه از زمین گاهی ز آسمان جویم ببین چه بی پروا ره تو می پویم بگو کجایی کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم به غیر نامت کی نام دگر ببرم اگر تورا جویم حدیث دل گویم بگو کجایی به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی فتاده ام از پا بگو که از جانم دگر...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 آبان 1393 22:02
به یاد آخرین ستاره ی شب، آندره تارکوفسکی ... تعهد هنرمند جز جستجوی مطلق نیست ... آندره بیست و هشت سال گذشت، بیست و هشت سال از ایثار گذشت... کودک چهار ساله، اکنون الکساندر شده اما هنوز هم درخت خشک کنار ساحل به انتظار کسی از جنس ایثار است... آه آندره عزیز دنیای امروز تشنه تر برای ایثار الکساندرهاست، گاهی باید ایثار کرد...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 آبان 1393 17:34
عزیز من... روزها و شب ها در یاد تو میگذرند، در انتهای کوچه رسیدن همیشه منتظرت هستم، یک روز تو بر آسمان خواهی گذشت... تو که از اهالی کوچه همیشه صبحی... یک روز تو خواهی آمد تا در کوی مهر عشق را معنی کنی... یک روز به اشک های شبانه ام خواهی رسید... غوغای ستارگانم بگذار دل ها دریا شوند که حضورت آرامشی از جنس دریاست... تو...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 آبان 1393 21:47
میان آفتاب و ترانه تو ترانه باش آفتاب من بی بهانه باش بی بهانه تر از چشم های عاشق برای چهره ام گرم ترین شال های زمستانی باش میان خانه ی قلب کودکانه ام گرم ترین کرسی های یلدا باش باز کن پنجره را تو میان همه درها باش...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 16 آبان 1393 21:53
در میانه کوچه پاییز دلم شوریده رنگ های دل انگیز است تو از کدام راه ها گذشتی که درختان این گونه عاشق شده اند ببین کوچه ها چگونه پر از برگ های عشق شده اند قدم های پاییزی ام در امتداد درختان عاشق مرا به کوی بیداری تو می رساند دوباره کوچه پاییزی شعرهایم را میدوم من هوای تو را میدوم می روم سوی آب ها سوی سرزمین خواب ها به...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 آبان 1393 23:54
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 آبان 1393 00:05
بر بلندای مشرق نامت را با پرتوهای طلایی برای ابدیت ثبت خواهم کرد ... ای شکوفه مهربانی دست هایت چه عزیزند این رفیق های انگشتانم و چشم هایت عشق چشمانم و قلبت قدم گاه هستی ام ای گل یاسم باز می خوانم دوباره می خوانم گلبرگ های تنت را یکایک نو به نو می خوانم...